طوفان زمان

مه درخشان کسانی را که وارد آن می‌‌شوند، به زمان‌های دیگری انتقال می‌‌دهد و به نظر داستانی از یک فیلم هالیوودی علمی – تخیلی می‌رسد ولی «حینی راندلز» نویسنده کتاب «طوفان زمان: اسنادی حیرت‌انگیز از سفرهایی در زمان و فضا» اصرار دارد که این مه‌های عجیب و غیرعادی واقعا وجود دارند. او در کتاب خود اسناد معتبر بسیاری از حوادث اینچنینی را بیان داشته است. داستان‌هایی واقعی از افرادی که در حال رانندگی، پیاده‌روی یا در راه محل‌کار خود با مه درخشان و سفید مواجه شده‌اند، بعضی از این افراد مدت کوتاهی ناپدید شده و دقایقی بعد با حالتی آمیخته با بهت و سردرگمی دوباره ظاهر شده‌اند. حتی یک راننده پس از ورود به داخل مه درخشان، ششصد مایل آن‌طرف‌تر آن هم در عرض چند ثانیه از مه بیرون رفت.

شخص دیگری نیز داستان خود را اینطور بیان می‌‌کند: «آن روز سوار اتومبیلم شدم تا به فروشگاهی که در فاصله یک مایلی خانه‌ام بود، بروم. ناگهان مه غلیظی همه جا را در بر گرفت و من به سختی می‌‌توانستم اطرافم را ببینم. با سرعتی خیلی آهسته به جلو می‌‌رفتم و فقط نصف یک خیابان را پیموده بودم که ناگهان نوری درخشان در مه پدیدار شد. همان‌طور که جلو می‌‌رفتم، یک پمپ بنزین دیدم. تا دیروز این پمپ بنزین آنجا نبود. با تعجب به درون آن رفتم. مردی از آن بیرون آمد. از او پرسیدم چطور با این سرعت این پمپ بنزین احداث شده‌ است؟ او نگاه عجیبی به من کرد و گفت: الان هشت سال است که این پمپ احداث شده. پرسیدم اینجا کجاست؟ و وقتی جواب سئوالم را شنیدم، دیگر نمی‌‌توانستم لرزش بدنم را کنترل کنم. من سیصد مایل از خانه دور شده بودم!»

گردانی که ناپدید شد

در سال 1915 سه سرباز شاهد ناپدید شدن یک گردان کامل درون یک مه غلیظ بودند، گویی مه سربازان را در خود بلعید. جنگ جهانی دوم بود و این سه سرباز نیوزلندی با چشمان خود دیدند که گردان سلطنتی نورفولک در خلیج سوولا از تپه بالا رفت و به درون مه قدم گذاشت ولی هیچ‌یک از سربازان از سوی دیگر مه بیرون نیامدند. وقتی آخرین نفر از سربازان وارد مه شد، مه چون ابری بالا رفت و دیگر هیچ‌کس آن سربازان را ندید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد